زیبا بیندیشیم

هــنوز هــم از تــمــام کارهــای دنيـا

دل بــستــن بــه دلــت

بيشتــر بــه دلـــم می چـــســبــد

 

 

 

نمی دانم
چه مرضیست دوست داشتن ...

همین که پای کسی به دنیایت باز می شود

پایت از این دنیا بریده می شود ..

 

 

"دوستت دارم" رازی ست

که در میان حنجره ام

دق می کند

وقتی

تو نیستی!

 

نوشته شده در 29 / 10 / 1390برچسب:,ساعت 20:33 توسط بهار| |

آرزوهایم هوایی شده اند!

مدام به باد می روند...

 

 

نیستی

من معتاد شدم

و هر شب جای دنجی می نشینم

تزریق می کنم

کلمه،کلمه

تا شاعر شوم...

اما سالهاست

به قافیه ها نرسیده ام

حالا تمام بدنم تیر می کشد

هنوز هم به یک روز که بوی تو را بدهد

قانعم!

 

در این سکوت بغض آلود

قطره کوچکی

هوس سرسره بازی می کند...

 

 

بی تو

هر لحظه مرا

بیم فرو ریختن است...

 

 
شـیـریـن بهانه بـــود...

فــرهــاد تیـشه می زد تا بــاور نـکند

صدای مردمانی را که در گوشش می خواندنـد
 
دوســتــت نــــدارد...

 

 

نیا لطفا!

میدانم می آیی،

لبخند نمیزنی!

می میرم...

 

 

نوشته شده در 13 / 10 / 1390برچسب:,ساعت 10:42 توسط بهار| |

حواســم را

هرکــــجا که پــرت می کـــنم

باز کـــنار تـــو می افتد ...

 

 

خط کشیــدن روی من،

پایان مــــن نیست ...

آغاز بی لیاقتی توست !

نوشته شده در 13 / 10 / 1390برچسب:,ساعت 10:40 توسط بهار| |

چه قدر تلخ شده ای...

این روزها قندهایت را در دل چه کسی آب می کنی؟!

 

 

من زبان ایمـــا و اشـاره نمی دانــم ...!

بایــد تمــام قــد روبــرویـــم

بایستــی

و بگویــی دوســـــتـــــــــــــــت دارم

 

 

تمام خود را

در تو جا گذاشته ام ...

حالا تو

هم "تو"یی هم "من"

و من خالی از "من" ...

 

 

عکست از تو مهربانتراست...
 
 
سکوت ميکند
 
تا تمام ناگفته ها را بگويم برايش.. .
 
 
 
 

هـر وقت گريـه می کـنم

سبـک ميــشوم

عجـب وزنی دارد چنـد قـطــره اشکـــ ...

 

 

گاهــــی . . .

 

یکــ نگاه ســــرد . . .

روی زمستــــــان را هــم کــم می کنــــد . . .

 

 

حـق با کشيش ها بود گاليله!

 

زمين آنقدر ها هم گرد نيست. . .

هر کس که ميرود ديگر باز نمي گردد . . .

 

نوشته شده در 4 / 10 / 1390برچسب:,ساعت 20:39 توسط بهار| |


قالب وبلاگ : قالب وبلاگ

 فال حافظ - قالب میهن بلاگ - قالب وبلاگ