زیبا بیندیشیم

پر از بغضم

شانه ات ساعتی چند...

رفیق؟

 

 

 

با یاد تو زندگی کردن

چه کم خرج است...

نه خواب میخواهد...

نه خوراک...!

 

 

 

احساس است...

مزرعه که نیست!

هی شخمش می زنی!

 

 

 

خاطرات نه سر دارند و نه تَه . . .
بی هوا می آیند تا خفـــــــــــه ات کنند . . .
می رسند . . .
گاهی وسط یک فکر . . .
گاهی وسط یک خیابان . . .
سردت می کنند . . . داغت میکنند . . .
رگ خوابت را بلدند . . . 
زمینت می زنند . . .

 

 

 


 

هر گوشه
زخمی برداشته ام.
شبیه تصویری
که گاه هست و گاه نیست!
تقصیر کسی نیست؛
این روزها
سادگی
به سادگی
کار دست آدم می دهد


 

کاش می اومدی حالم رو به هم بزنی!

خوشحالی هام ته نشین شدن...

 

نوشته شده در 1 / 3 / 1391برچسب:,ساعت 17:57 توسط بهار| |


قالب وبلاگ : قالب وبلاگ

 فال حافظ - قالب میهن بلاگ - قالب وبلاگ