این نبشِ قبرم که کردی، رسم کدام طایفه بود؟! در تو هزار مزرعه خشخاش خفته است آدم به خنده هاي تو معتاد مي شود... رو به آینه صــــــــبـر..... مرا یاد بگیر... وراجی می شود بند بند نوشته هایم وقتی نیستی تا برای کلمه کلمه اش ناز کنی... دليــــــــل نمــــــــــاز هاي شـکســـــــــته ام را بفــــــــــهم... خیلی دور هم که بروی نرو... ركورد بودن من بعد از تو به ثانيه هم نمي رسد نرو...
لبانم را کج می بینم!
بس که
نیشخند زدم به این روزگار...
يکــ فريب بزرگ است!
سالـهــــــــاسـت بـا غـوره هـا کلنجـار ميروم ....
حلـوا نميشونـد!
نه مثل جبر!
نه مثل هندسه!
نه مثل 1- 1
که همیشه میشود صفر!
مرا یاد بگیر
مثل نیمکت آخر...
زنگ آخر...
و دستانی که نام تورا
مدام روی چوب حک میکرد ...
مرا یاد بگیر
روحم میخواهد برود یک گوشه بنشیند
پشتش را کند به دنیا ...
پاهایش را بغل کند و بلند بلند بگوید:
من ، دیگر بازی نمیکنم ... !
وقتی فراموش می کنیم
آسمان کجاست... !!
نقطه نمی شوی .
سه نقطه می شوی در شعرهایم...
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |